عشق یعنی یک دنیا فاصله
از سوز محبت چه خبر اهل هوس را این اتش عشق است نسوزد همه کس را.... کاش انسان مثل شمع فقط یک شب زندگی میکرد اما کنار پروانه اش هرگز برای عاشق شدن به دنبال باران و بهار وبابونه نباش گاهی در انتهای خارهای یک کاکتوس به غنچه ای میرسی که ماه را بر لبانت می نشاند خیلی سخته یکی رو دوست داشته باشی و بدونی اونم خیلی دوستت داره اما نتونی بهش برسی................. خیلی سخته بخاطر اطرافیان مجبور بشی ازش فاصله بگیری............ خیلی سخته پنهونی دوسش داشته باشی.......... خیلی سخته................خیلی یادگرفتم که عشق باتمام عظمتش2/3ماه بیشتر زنده نیست یادگرفتم که عشق یعنی فاصله وفاصله یعنی دو خط موازی که هیچگاه به هم نمیرسند یادگرفتم در عشق هیچکس به اندازه خودت وفادارنیست ویاذ گرفتم هرچه عاشق تری تنهاتری عشق واقعی این نیست که کسی رو که میخواهی به دست بیاری وازاینکه اون متعلق به تو هستش لذت ببری عشق واقعی اینه که تو از خوشبختیه اون احساس خوشبختی کنی
شب همه شب شکسته خواب به چشمم نیما یوشیج
من به یک اینه یک بستگی پک قناعت دارم من نمی خندم اگر بادکنک می ترکد و نمی خندم اگر فلسفه ای ماه را نصف می کند من صدای پر بلدرچین را می شناسم رنگ های شکم هوبره را اثر پای بز کوهی را خوب می دانم ریواس کجا می روید سار کی می اید کبک کی می خواند باز کی می میرد ماه در خواب بیابان چیست مرگ در ساقه خواهش و تمشک لذت زیر دندان هم آغوشی زندگی رسم خوشایندی است زندگی بال و پری دارد با وسعت مرگ پرشی دارد اندازه عشق زندگی چیزی نیست که لب طاقچه عادت از یادمن و تو برود زندگی جذبه دستی است که می چیند زندگی نوبر انجیر سیاه در دهان گس تابستان است زندگی بعد درخت است به چشم حشره زندگی تجربه شب پره در تاریکی است زندگی حس غریبی است که یک مرغ مهاجر دارد زندگی سوت قطاری است که درخواب پلی می پیچد زندگی دیدن یک باغچه از شیشه مسدود هواپیماست خبر رفتن موشک به فضا لمس تنهایی ماه فکر بوییدن گل در کره ای دیگر زندگی شستن یک بشقاب است زندگی یافتن سکه دهشاهی در جوی خیابان است زندگی مجذور اینه است زندگی گل به توان ابدیت زندگی ضرب زمین در ضربان دل ما زندگی هندسه ساده و یکسان نفسهاست هر کجا هستم باشم آسمان مال من است پنجره فکر هوا عشق زمین مال من است چه اهمیت دارد گاه اگر می رویند قارچ های غربت ؟ من نمی دانم که چرا می گویند : اسب حیوان نجیبی است کبوتر زیباست و چرا در قفس هیچ کسی کرکس نیست گل شبدر چه کم از لاله قرمز دارد چشم ها را باید شست جور دیگر باید دید واژه ها را باید شست واژه باید خود باد ‚ واژه باید خود باران باشد چترها را باید بست زیر باران باید رفت فکر را خاطره را زیر باران باید برد با همه مردم شهر زیر باران باید رفت دوست را زیر باران باید برد عشق را زیر باران باید جست زیر باران باید با زن خوابید زیر باران باید بازی کرد زیر باران باید چیز نوشت حرف زد نیلوفر کاشت زندگی تر شدن پی در پی زندگی آب تنی کردن در حوضچه کنون است رخت ها را بکنیم آب در یک قدمی است روشنی را بچشیم (سهراب سپهری) عشق مرگ نیست زندگی است. سخت نیست عین سادگی است عشق عاشقانه های باد وگندم است. اولین پناهگاه کودکی آخرین پناهگاه آدم است در این دنیا صدای عشق خاموش هست. هوس را عشق نامیدند. هوس بازان به نام عشق عاشق را نشان کردند وعاشق اشک در چشمش از این ظلمی که بر او رفت. از این دنیا ...از این معشوق...
شب همه شب
گوش بر زنگ کاروانستم
با صداهای نیم زنده ز دور
هم عنان گشته هم زبان هستم.
جاده اما ز همه کس خالی است
ریخته بر سر آوار آوار
این منم مانده به زندان شب تیره که باز
شب همه شب
گوش بر زنگ کاروانستم.
Power By:
LoxBlog.Com |